قرار است با کتابهایمان به خانههای شما بیاییم و کرم کتاب را به جانتان بیندازیم.
مطمئنیم دیگر نمیتوانید کتابها را زمین بگذارید. شما با کتابهای ما یک آدم کرمو خواهید بود که میتوانید کتابها را بخورید، یا بخوانید. نوش جان!
هدف کلی ما این بوده است که کارِ خوب ارائه دهیم؛ تا جایی که میتوانیم، نظرات مختلف را منعکس کنیم و ضمن حفظ اصولمان، از جهتگیریهای بیمورد و غیرضروری بپرهیزیم. امیدواریم روزی بیاید که در تمام خانههای ایران، در هر شهر و هر منطقه، کتابهای نشرچشمه باشد و خوانده شود.
ما انتشارات پرتقال هستیم، بچهی انتشارات خیلیسبز!
یه خواهشی داشتیم... لطفا بزرگ نشید !
ما هم یه روز مثل شما و هم سن و سال شما بودیم؛ خوشحال بودیم و بیدلیل میخندیدیم!